مار و مارمولک مشاور می شوند

کد شناسه :1361

مار و مارمولک زوجی شیرین و بامزه‌اند که مدام بگومگو می‌کنند. کسب و کارهای باور نکردنی راه می‌اندازند و برای همدیگر قصه‌های پرشور و پرماجرا تعریف می‌کنند و جذاب‌تر این‌که هیچ چیز از عشق و دلبستگی آن‌ها به هم کم نمی‌کند. در این کتاب مار و مارمولک برای کمک‌هایی که همیشه به جانوران بیابان می‌کنند تصمیم می‌گیرند که مشاور شوند و یک تابلوی گنده جلوی ورودی لانه‌شان نصب کنند. مار و مارمولک، مددکار و مددکار. هر کمک بزرگ، یک تخم‌مرغ. هر کمک کوچک، یک سوسک. مارمولک تأکید می‌کند تا اسم او اول تابلو جدیدشان بیاید و چانه‌اش را برای دفاع از تصمیمی که گرفته بالا می‌برد و با قاطعیت می‌گوید: «مارمولک و مار! مارمولک و مار! دموکراسی یعنی داشتنِ حقوق برابر.» مار با لحنی آرام به مارمولک می‌گوید: «دوست عزیزم، این‌طور نمی‌شود که. جانورها به مار و مارمولک عادت کرده‌اند. این‌طوری خیال می‌کنند مارمولک و مار یک شرکت جدید است.» پس بهتر است ماجرای جدید مار و مارمولک را بخوانید تا با کسب و کار جدیدی که راه انداختند آشنا شوید.

بررسی و نظر خود را بنویسید

1 2 3 4 5

 *

 *

0 نظر